مرحلۀ ایستاییstationary phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از رشد که در طی آن تعداد باکتریها، برای مدتی ثابت باقی میماند
مرحلهلغتنامه دهخدامرحله . [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه بین راه . جای باش . کوچگه . کوچگاه . جای فرودآمدن . ج ، مراحل : قدری چوب صندل با خود آورد چون به مرحله ٔ بازرگانان رسید و او را بدید. (سندبادنامه ص 300). مرحله ٔ طالبان
مرحلۀ میراییphase of decline, death phaseواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از رشد باکتریها، پس از گذشت مدتی در مرحلۀ ایستایی، که در آن تعداد باکتریها بهشدت کاهش مییابد تا به حالت پایا برسد