لغتنامه دهخدا
مرداسی . [ م ِ ] (اِخ ) سابق بن محمودبن نصربن صالح بن مرداس باز پسین امیر سلسله ٔ مرداسیان حلب پس از قتل برادرش به دست ترکان در468 ولایت یافت در اداره ٔ ملک ضعیف بود و بسیاری در روزگار او چشم طمع به حلب داشتند که از جمله سلجوقیان بودند. تا سر