خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرموز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مرموز
/marmuz/
معنی
رمزدار؛ پوشیده؛ مبهم.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اسرارآمیز، رازآلود، رازناک، رمزآلود، رمزی
۲. ابهامآمیز، مبهم، معمایی
۳. مشکوک
۴. تودار، موذی
۵. مار زیر کاه
دیکشنری
close, confidential, cryptic, mysterious, secretive, uncanny
-
جستوجوی دقیق
-
مرموز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] marmuz رمزدار؛ پوشیده؛ مبهم.
-
مرموز
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسرارآمیز، رازآلود، رازناک، رمزآلود، رمزی ۲. ابهامآمیز، مبهم، معمایی ۳. مشکوک ۴. تودار، موذی ۵. مار زیر کاه
-
مرموز
لغتنامه دهخدا
مرموز. [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رمز. رجوع به رمز شود. بیان شده به رمز. (ناظم الاطباء). به رمز. دارای رمز : وی بر این سخن مرموز آن خواست که پدر با امیر ماضی ملک خراسان به مرو یافت که سامانیان را بزد و خراسان از دست ما اینجا بشد. (تاریخ بیهقی ...
-
مرموز
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) رمزدار، پوشیده .
-
مرموز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
close, confidential, cryptic, mysterious, secretive, uncanny
-
مرموز
دیکشنری فارسی به عربی
غامض , غربة , غير قابل للتفسير , قريب , مظلل
-
واژههای مشابه
-
آدم مرموز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
sphinx
-
مرموز (آدم)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
dark horse
-
مرموز بودن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
mysteriousness, secretiveness
-
دارای معانی مرموز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
mystic
-
به طور مرموز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
cryptically, mysteriously
-
واژههای همآوا
-
مرموض
لغتنامه دهخدا
مرموض . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رمض . رجوع به رمض شود. || شکم کفانیده با پوست آن در مغاکی بر سنگریزه های تفسیده زیر خاکستر گرم پخته گوسفند را. (منتهی الارب ).- لحم مرموض ؛ گوشت به سنگریزه ٔ تافته زیر خاکستر گرم بریان کرده . (یادداشت مرحوم ...