لغتنامه دهخدا
مزاهمة. [ م ُ هََ م َ ] (ع مص ) با هم دشمنی نمودن و با هم دوستی کردن (از اضداد است ). || همدیگر جدا شدن و با هم نزدیک گردیدن . || نزدیک شدن در رفتار و خرید و فروخت و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). نزدیک شدن به چیزی .(تاج المصادر). یقال : زاهم الخمسین ؛ ی