لغتنامه دهخدا
مسانهة. [م ُ ن َ هََ ] (ع مص ) سالاسال دادن کسی را چیزی و سالانه کردن بر کاری . (منتهی الارب ). معامله کردن با کسی به سال . (اقرب الموارد). مساناة. و رجوع به مساناة شود. || چیزی به سال فادادن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || یک سال بعد از یک سال بار آوردن خرمابن .