مستبکینلغتنامه دهخدامستبکین . [ م ُ ت َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستبکی (در حالت نصبی و جری ). رجوع به مستبکی شود.
مستبکیلغتنامه دهخدامستبکی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استبکاء. گریاننده . ج ، مستبکون و مستبکین . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استبکاء شود.