مستطیلی خطیlinearly oblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که طول آن دوازده برابر عرض باشد
مستتلیلغتنامه دهخدامستتلی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استتلاء. آنکه پیروی میخواهد. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به استتلاء شود.
مستطیلیoblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که گوشههای آن معمولاً گرد باشد
مستطیلی باریکnarrowly oblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که طول آن سه برابر عرض باشد
مستطیلی پخشیدهshallowly oblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن دو به سه باشد
مستطیلیoblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که گوشههای آن معمولاً گرد باشد
مستطیلیoblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که گوشههای آن معمولاً گرد باشد
مشبکة مستطیلیrectangular latticeواژههای مصوب فرهنگستانطرحی آزمایشی برای آزمون تیمارهاکه در آن شمار تیمارها بهصورت k(k+1) است
میانبدنة مستطیلیparallel middle body, parallel body, square bodyواژههای مصوب فرهنگستانمیانبدنهای که دارای اضلاع دوبهدو موازی است