لغتنامه دهخدا
مشتاسنگ . [ م ُ س َ ] (اِ مرکب )سنگ فلاخن . و فلاخن چیزی از پشم باشد بافته شده که شبانان بدان سنگ اندازند. (برهان ). سنگ فلاخن . (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) : تیغ خوشتر ز طعنه ٔ دشمن مشت بهتر ز سنگ مشتاسنگ . <p class="