مسلوماءلغتنامه دهخدامسلوماء. [م َ ] (ع ص ) زمین سَلم ناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): أرض مسلوماء؛ زمینی که درخت سَلَم (عَضاه ) در آن بسیار روئیده است . (از اقرب الموارد).
مسلماًلغتنامه دهخدامسلماً. [ م ُ س َل ْ ل َ مَن ْ ] (ع ق ) محققاً.یقیناً. حتماً. (ناظم الاطباء). قطعاً. بطور مسلم .
مسلمادیکشنری فارسی به انگلیسیadmittedly, absolutely, certainly, definitively, indubitably, naturally, of course, sure