لغتنامه دهخدا
دیر عبدالمسیح . [ دَ رِ ع َ دُل ْ م َ ] (اِخ ) عبدالمسیح بن عمروبن بقیلة غسانی که از سالخوردگان بود و هنگامی که خالدبن الولید بجنگ مردم حیره و ایرانیان رفت عبدالمسیح را ملاقات نمود و در خارج حیره در محلی بنام جرعة دیری بوده است که عبدالمسیح پس از صلح مسلمانان در این دیر بماند