مستجنلغتنامه دهخدامستجن . [ م ُ ت َ ج ِن ن ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استجنان . || پوشیده شده . (منتهی الارب ). || به طرب فراخواننده . (اقرب الموارد). رجوع به استجنان شود.
مستجنلغتنامه دهخدامستجن . [ م ُ ت َ ج َن ن ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر استجنان . || دیوانه و جن زده . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به استجنان شود.
مشتزنboxer 1, boxeur (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانورزشکاری که با استفاده از مشت به مبارزه با ورزشکار دیگر بپردازد
مشتزنیboxing, boxe (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانورزشی که در آن یک ورزشکار با استفاده از مشت با ورزشکار دیگر مبارزه کند