لغتنامه دهخدا
مشخص . [ م ُ ش َخ ْخ َ ] (ع ص ) تشخیص کرده شده . و نامشخص ، آنکه بر یک وضع و حالت نباشد. (آنندراج ). معین . محقق . معین شده . محقق شده . قرارداده شده . (از ناظم الاطباء) : در مدینه مصطفی دین مشخص دان و بس زآنکه از دین در مدینه اصل و بنیان آمده