مصادرهلغتنامه دهخدامصادره . [ م ُ دَ / دِرَ / رِ ] (از ع ، اِمص ) مصادرت . مصادرة. تاوان . (ناظم الاطباء). تاوان گیری . مطالبه ٔ مال به زور یا به سبب ارتکاب گناه . (یادداشت مؤلف ). اخذ جریمه . جریمه گیری . ضبط کردن اموال و دار
مصادرهفرهنگ فارسی معین(مُ دِ رِ) [ ع . مصادرة ] (مص م .) 1 - مال کسی را به زور ضبط کردن . 2 - جریمه کردن ، تاوان گرفتن .
مصادرةلغتنامه دهخدامصادرة. [ م ُ دَ رَ ] (ع مص ) مطالبه . (منتهی الارب ). مطالبه کردن چیزی را از کسی . (ناظم الاطباء). مطالبه کردن . (از اقرب الموارد). تاوان فرمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تاوان فرمودن کسی را بر مال . (ناظم الاطباء). باژگیری . (مهذب الاسماء). تاوان جرم ستانیدن . (غیاث ). |
مصادره کردندیکشنری فارسی به انگلیسیcondemn, confiscate, dispossess, expropriate, impress, requisition, seize
مصادره کردندیکشنری فارسی به انگلیسیcondemn, confiscate, dispossess, expropriate, impress, requisition, seize
مصادره کردندیکشنری فارسی به انگلیسیcondemn, confiscate, dispossess, expropriate, impress, requisition, seize