لغتنامه دهخدا
مسألت . [ م َ ءَ ل َ ] (ع مص ، اِمص ) مسألة. مسأله . درخواستن . (غیاث ). خواستن . خواست . تقاضا. خواهش .درخواست . استدعا. و رجوع به مسألة و مسأله شود.- مسألت داشتن ؛ درخواست کردن . تقاضا داشتن . استدعا کردن . خواستار بودن .- <span class=