مستفیلغتنامه دهخدامستفی ٔ. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استفاءة. بازگردنده و بازگشته . (از اقرب الموارد). رجوع به استفاءة شود.
مشتفیلغتنامه دهخدامشتفی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) شفایابنده . (آنندراج ). دارای نقاهت و به شده از بیماری . (ناظم الاطباء).
مصطفیلغتنامه دهخدامصطفی . [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) ابن محمدبن رحمةاﷲبن عبدالمحسن ایوبی انصاری رحمتی ، مکنی به ابوالبرکات . فقیه دمشقی . از دانشمندان حنفی بود در سال 1187 هَ . ق . به مدینه مهاجرت کرد و به مکه رفت و به سال 1205 هَ .
مصطفیلغتنامه دهخدامصطفی . [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) ابن پیر محمد، معروف به عزمی زاده و بستان افندی . از علما و نویسندگان ترک بود و به سال 1040 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1 - نجاةالاحباب و تحفة ذوی الالباب . <span class="hl" dir="l
مصطفیلغتنامه دهخدامصطفی . [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) ابن حسین کاشانی نجفی . فقیه امامی . در کاشان به دنیا آمد و در کاظمیه در 29 رمضان به سال 336 هَ . ق . در حدود هفتادوپنج سالگی درگذشت . کتاب «التجری » در بعضی مسائل شیعه از اوست . (