لغتنامه دهخدا
مصیبة. [ م ُ ب َ ] (ع اِ) مصیبت . (ازمنتهی الارب ). تعزیت . (آنندراج ). سوک . داغ آنچه موافق طبع نبود، مانند مرگ و جز آن . (از تعریفات جرجانی ). || مصیبت . سختی . رنج . سختی رسیده به کسی . اندوه ِ رسنده به کسی . (منتهی الارب ). ج . مصائب . (ازآنندراج ) (ناظم الاطباء). کاری سخ