مطبوعاتلغتنامه دهخدامطبوعات . [ م َ ] (ع اِ) نوشتجات چاپی . (ناظم الاطباء). ج ِ مطبوع . به معنی طبع شده . چاپ شده . کتاب ها و مجله ها و روزنامه های چاپ شده .
مطبوعاتفرهنگ فارسی معین(مَ) [ ع . ] (اِ.) جِ مطبوعة ؛ چاپ شده ها، اصطلاحاً به روزنامه ها و مجلاّت گفته می شود.
مطبوعاتلغتنامه دهخدامطبوعات . [ م َ ] (ع اِ) نوشتجات چاپی . (ناظم الاطباء). ج ِ مطبوع . به معنی طبع شده . چاپ شده . کتاب ها و مجله ها و روزنامه های چاپ شده .
مطبوعاتفرهنگ فارسی معین(مَ) [ ع . ] (اِ.) جِ مطبوعة ؛ چاپ شده ها، اصطلاحاً به روزنامه ها و مجلاّت گفته می شود.
مطبوعاتلغتنامه دهخدامطبوعات . [ م َ ] (ع اِ) نوشتجات چاپی . (ناظم الاطباء). ج ِ مطبوع . به معنی طبع شده . چاپ شده . کتاب ها و مجله ها و روزنامه های چاپ شده .