معاهدهلغتنامه دهخدامعاهده . [ م ُ هََ دَ / م ُ هَِ دِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) عهد و سوگند و پیمان و شرط. (ناظم الاطباء).معاقده . میثاق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معاهدة شود. || اسم نوعی از عقد صلح بین مسلمانان و غیر مسلمانان است که پیش از جنگ و یابه
معاهدةلغتنامه دهخدامعاهدة. [ م ُ هََ دَ ] (ع مص ) با یکدیگر عهد کردن . (ترجمان القرآن ). با کسی عهد کردن . (تاج المصادر بیهقی ). پیمان نمودن با کسی و سوگند خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به معاهده شود. || تیمار داشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم
روهرلغتنامه دهخداروهر. (اِخ ) ناحیه ای از آلمان که رودمزبور از آن عبور می کند و دارای معادن زغال سنگ بسیار غنی است به وسعت 4000 کیلومتر مربع، و به همین علت ناحیه ٔ مزبور حوزه ٔ صنعتی آلمان به شمار میرود، شهرهای عمده ٔ آن عبارتست از اسن ، مولهایم ، دویسبورگ ،
کاپیتولاسیونلغتنامه دهخداکاپیتولاسیون . [ ت ُ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) کاپیتلاسیون . حقی که به اتباع خارجیان در مملکتی دهند مبنی بر اینکه در محاکم خود آن مملکت محاکمه نشوند، بلکه در محاکم مربوط به دولت خود محاکمه گردند. در رساله ٔ «حقوق بین الملل خصوصی » چ 1 صفحه ٔ <span
معاهدهلغتنامه دهخدامعاهده . [ م ُ هََ دَ / م ُ هَِ دِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) عهد و سوگند و پیمان و شرط. (ناظم الاطباء).معاقده . میثاق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معاهدة شود. || اسم نوعی از عقد صلح بین مسلمانان و غیر مسلمانان است که پیش از جنگ و یابه
معاهدهلغتنامه دهخدامعاهده . [ م ُ هََ دَ / م ُ هَِ دِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) عهد و سوگند و پیمان و شرط. (ناظم الاطباء).معاقده . میثاق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معاهدة شود. || اسم نوعی از عقد صلح بین مسلمانان و غیر مسلمانان است که پیش از جنگ و یابه