محاودةلغتنامه دهخدامحاودة. [ م ُوَ دَ ] (ع مص ) تُحاوِدُه ُ الحُمّی ̍ مُحاوَدَةً؛ تب متعهد وی است . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
مهاودةلغتنامه دهخدامهاودة. [ م ُ وَ دَ ] (ع مص ) با هم وعده کردن و آشتی نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || یکدیگر را مایل گردانیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مایل شدن . (از اقرب الموارد). || بازگردیدن با هم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). معا
معاودةلغتنامه دهخدامعاودة. [ م ُ وَ دَ ] (ع مص ) دیگرباره با کاری بازگشتن . (تاج المصادر بیهقی ). عِواد. بازگشتن به اول کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بازگشتن به کار اوّل . (از اقرب الموارد). بازگشتن به اول چیزی . (ناظم الاطباء). || باز گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ): عاودته الحمی معاودة و
معاوضهلغتنامه دهخدامعاوضه . [ م ُ وَ ض َ / م ُ وِ ض ِ ] (از ع ، اِمص )معاوضت . مبادله و عوض دادگی و عوض کردگی . (ناظم الاطباء). چیزی را با چیز دیگر عوض کردن . تاخت زدن . پابپاکردن . چیزی گرفتن و در برابر چیزی دیگر دادن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع ب
معاوضةلغتنامه دهخدامعاوضة. [ م ُ وَ ض َ ] (ع مص ) عوض دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به معاوضه شود.
متبادللغتنامه دهخدامتبادل . [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) معاوضه کننده . (آنندراج ). || معاوضه کرده شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تبادل شود.
معاوضهلغتنامه دهخدامعاوضه . [ م ُ وَ ض َ / م ُ وِ ض ِ ] (از ع ، اِمص )معاوضت . مبادله و عوض دادگی و عوض کردگی . (ناظم الاطباء). چیزی را با چیز دیگر عوض کردن . تاخت زدن . پابپاکردن . چیزی گرفتن و در برابر چیزی دیگر دادن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع ب
معاوضهفرهنگ فارسی معین(مُ وَ ضَ یا وِ ض ) [ ع . معاوضة ] 1 - (مص م .) با هم عوض کردن . 2 - (اِمص .) تبدیل ، تعویض .
معاوضهلغتنامه دهخدامعاوضه . [ م ُ وَ ض َ / م ُ وِ ض ِ ] (از ع ، اِمص )معاوضت . مبادله و عوض دادگی و عوض کردگی . (ناظم الاطباء). چیزی را با چیز دیگر عوض کردن . تاخت زدن . پابپاکردن . چیزی گرفتن و در برابر چیزی دیگر دادن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع ب