معطاللغتنامه دهخدامعطال . [ م ِ ] (ع ص ) زنی بی پیرایه . (مهذب الاسماء). زنی بی پیرایه و زن که بی زیوری عادت وی باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).زنی که بی زیوری عادت وی باشد. (از اقرب الموارد).
محتاللغتنامه دهخدامحتال . [ م ُ ] (ع ص ) حیله گر. (مهذب الاسماء) (دهار). حیله گر و فریبنده و مکار. (ناظم الاطباء). حیله کننده . مکرو حیله کننده . (آنندراج ). حیله ور. گربز : ای گمشده و خیره و سرگشته کسائی گواژه زده بر تو امل ریمن و محتال .