معنجلغتنامه دهخدامعنج . [ م ِ ن َ ] (ع ص ) پیش آینده در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
محنشلغتنامه دهخدامحنش . [ م ُ ن ِ ] (ع ص ) شتاباننده . || بازگرداننده . آنکه باز می گرداند. (ناظم الاطباء).
محنجلغتنامه دهخدامحنج . [ م ُ ن ِ ] (ع ص ) کج کننده . (آنندراج ). کژکننده . (از منتهی الارب ). آنکه می پیماید و خم می کند و تاب می دهد. || حیله باز. || آنکه سوگند دروغ می خورد. (ناظم الاطباء).
مهنجلغتنامه دهخدامهنج . [ م ِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند در 42هزارگزی جنوب خاوری خوسف و راه مالرو عمومی قیس آباد. آبش از قنات و راهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
مهنجلغتنامه دهخدامهنج . [ م ِ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند در 36 هزارگزی شمال باختری قاین و 12 هزارگزی جنوب باختری شوسه ٔ عمومی قاین به گناباد با 191 تن سکنه .
معنجدلغتنامه دهخدامعنجد. [ م ُ ع َ ج َ ] (ع ص ) تیزخشم . غضبناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
معنجدلغتنامه دهخدامعنجد. [ م ُ ع َ ج َ ] (ع ص ) تیزخشم . غضبناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).