مغفورهواژهنامه آزادمغفوره به معنی مغفرت و بخشیده شدن از جانب پرورد گار. بیشتر در مواقع در گذشت خانم ها کاربرد دارد البته در افغانستان
مغفوراءلغتنامه دهخدامغفوراء. [ م َ ] (ع ص ) زمین مغافرناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمینی که در آن مغافیر باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مغافر و مغافیر و مغفار شود.
مرحومهلغتنامه دهخدامرحومه . [ م َ م َ] (از ع ، ص ) مرحومة. رجوع به مرحومة و مرحوم شود.- امت مرحومه ؛ مسلمانان . مسلمین . ملت اسلام .|| مغفوره . رجوع به مرحوم شود. || زن فوت شده و مرده . (ناظم الاطباء).