لغتنامه دهخدا
تنگ و تا. [ ت َ گ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) دستگاهی از چوب که در آن جامه ها (پارچه ها) را می نهادند تا به چند تو محکم شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).- خود را از تنگ و تا نینداختن ؛ با مقهوریت و مغلوبیت یا عدم وصول به مقصودی ، وانمودن که مقهور و مغ