مغلیاثالغتنامه دهخدامغلیاثا. [ ] (اِ) به لغت سریانی اسم حُرف بابلی بوداده است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ).
علاءالدین مغلطایلغتنامه دهخداعلاءالدین مغلطای . [ ع َ ئُدْدی ن ِ م ُ ل َ ] (اِخ ) رجوع به علاءالدین بکجری شود.
مغلطای بن قلیجلغتنامه دهخدامغلطای بن قلیج . [ م ُ ل َ ی ِ ن ِق ُ ل َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ، ملقب به علاءالدین (686-762 هَ . ق .). مورخ و از حافظان حدیث و عالم به انساب بود. وی مستعرب ترک نژاد و از مردم مصر بود. تصنیفات او بیش از صد مجلد و
مغلطهلغتنامه دهخدامغلطه . [ م َ ل َ طَ / طِ ] (از ع ، اِ) کلامی که مردمان بدان در غلط و اشتباه افتند. (از ناظم الاطباء). مغلطة : رقم مغلطه بر دفتر دانش نکشیم سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم . حافظ.- <
مغلطةلغتنامه دهخدامغلطة. [ م َ ل َ طَ ] (ع اِ) به معنی غَلوطة است . (منتهی الارب ). غَلوطة. ج ، مغالط.(اقرب الموارد). سخن غلط و کلامی که بدان در غلط اندازند. (ناظم الاطباء). اغلوطة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مدخل بعد و غلوطة و اغلوطة شود.