مغناطشmagnetizationواژههای مصوب فرهنگستان1. فرایند تبدیل مادۀ مغناطیسی بهآهنربا 2. میزان آهنرباشدگی مادۀ مغناطیسی
خَم مغناطشmagnetization curve,B-H curve, normal magnetization curveواژههای مصوب فرهنگستاننمودار مغناطش یا القای مغناطیسی بهصورت تابعی از میدان مغناطیسی بهکاررفته برای یافتن پارامترهای مهم مادة مغناطیسی
مغناطش اشباعیsaturation magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن چگالی مغناطش جسم مغناطیسی براثر افزایش میدان مغناطیسی تغییر نکند
مغناطش القاییinduced magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفهای از مغناطشسنگ، متناسب و همسو با میدان مغناطیسی محیط
مغناطش چرخهایcyclic magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی که در آن نیروی مغناطنده بهصورت دورهای بین دو مقدار حدی تغییر میکند
خَم مغناطشmagnetization curve,B-H curve, normal magnetization curveواژههای مصوب فرهنگستاننمودار مغناطش یا القای مغناطیسی بهصورت تابعی از میدان مغناطیسی بهکاررفته برای یافتن پارامترهای مهم مادة مغناطیسی
جریان مغناطشیmagnetization current, diamagnetic currentواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از جریان الکتریکی ناشی از تاو مغناطش وابسته به تغییرات چگالی در پلاسمای دارای مرکز راهنما
مغناطش اشباعیsaturation magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن چگالی مغناطش جسم مغناطیسی براثر افزایش میدان مغناطیسی تغییر نکند
مغناطش القاییinduced magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفهای از مغناطشسنگ، متناسب و همسو با میدان مغناطیسی محیط
بازمغناطشremagnetizationواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که مغناطش ثانویهای ایجاد میکند که میتواند بخشی از مغناطش اولیه یا مغناطش ثانویة پیشین یا کل آنها را پنهان کند
مغناطش اشباعیsaturation magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن چگالی مغناطش جسم مغناطیسی براثر افزایش میدان مغناطیسی تغییر نکند
مغناطش القاییinduced magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفهای از مغناطشسنگ، متناسب و همسو با میدان مغناطیسی محیط
مغناطش پساچینخوردگیpost-folding magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانمغناطش سنگ پس از چینخوردگی که در همة مقاطعِ چین دارای جهت یکنواخت است
مغناطش پیشاچینخوردگیpre-folding magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانچرخش جهت دیرینهمغناطیسی پایدار یک سنگ، مشابه با چرخش جسم صُلب در یک چینة کجشده
مغناطش چرخهایcyclic magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی که در آن نیروی مغناطنده بهصورت دورهای بین دو مقدار حدی تغییر میکند
خَم مغناطشmagnetization curve,B-H curve, normal magnetization curveواژههای مصوب فرهنگستاننمودار مغناطش یا القای مغناطیسی بهصورت تابعی از میدان مغناطیسی بهکاررفته برای یافتن پارامترهای مهم مادة مغناطیسی
دایرة بازمغناطشremagnetization circleواژههای مصوب فرهنگستاندایرة عظیمهای متشکل از بُردارهای حاصل از وامغناطش همزمان مغناطش اولیه و ثانویه پس از هر گام پاکسازی
انرژی خودوامغناطشenergy of self-demagnetization, magnetostatic energyواژههای مصوب فرهنگستانانرژی مربوط به میدان بیرونی پدیدآمده از مغناطش یک جسم
بازمغناطشremagnetizationواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که مغناطش ثانویهای ایجاد میکند که میتواند بخشی از مغناطش اولیه یا مغناطش ثانویة پیشین یا کل آنها را پنهان کند
جهت میانگین مغناطشmean direction of magnetizationواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین جهتهای دیرینهمغناطیسی نمونههای یک ساختگاه یا ساختگاههای یک محل که از جمع بُرداری آنها به دست میآید