لغتنامه دهخدا
مفرغ . [م ُ ف َرْ رَ ] (ع ص ) تهی . خالی . (از ناظم الاطباء).- مستثنای مفرغ ؛ (اصطلاح نحو) در اصطلاح نحویان آن است که مستثنی منه در کلام مذکور نباشد و فقط مستثنی ذکر شده باشد، مانند: ماجائنی الا زید؛ ای ماجائنی احد الا زید. (از کشاف اصطلاحات الفنو