مفضغلغتنامه دهخدامفضغ. [ م ِ ض َ ] (ع اِ) آنکه به تکلف فصاحت نماید و غلط کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی که به تکلف فصاحت کند و غلط گوید که گوئی سخن را می شکند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مفدغلغتنامه دهخدامفدغ . [ م ِ دَ ] (ع اِ) افزارِشکستن . (منتهی الارب ). ابزار برای شکستن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، مفادغ . (اقرب الموارد).
مفادغلغتنامه دهخدامفادغ . [ م َ دِ ] (ع اِ) ج ِ مفدغ . (اقرب الموارد) (از محیط المحیط). رجوع به مفدغ شود.