مقتطعلغتنامه دهخدامقتطع. [ م ُ ت َ طِ ] (ع ص ) پاره از چیزی جدا کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پاره ای از مال کسی گیرنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اقتطاع شود.
مقتتیلغتنامه دهخدامقتتی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نوکرگیرنده و کرایه دار نوکر و خدمتگار. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).