مقیلانلغتنامه دهخدامقیلان . [ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان زهان است که در بخش قاین شهرستان بیرجند واقع است و 209 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ، ج 9).
میکالیانلغتنامه دهخدامیکالیان . (اِخ ) میکائیلیان . آل میکال . و رجوع به میکائیلیان و آل میکال و لباب الانساب و تاریخ بیهقی چ ادیب ص 36 و 37 شود.
میکلانژلغتنامه دهخدامیکلانژ. [ ک ِ ] (اِخ ) شاعر و حجار و مجسمه ساز و نقاش معروف ایتالیایی (1475 - 1564 م .) که در کاپری متولد شد. از حجاریهای معروف او یکی مجسمه ٔ عیسای جان سپرده و مریم است ، دیگر مجسمه ٔ عظیم موسی که هر دو در
مکحلانلغتنامه دهخدامکحلان . [ م ِ ح َ ] (ع اِ) دو استخوان بازوی اسب . (منتهی الارب ). دو استخوان بیرون خاسته اندرون دست اسب . مکحل یکی . (مهذب الاسماء).