لغتنامه دهخدا
لف . [ ل ِف ف ] (ع اِ) نوع و صنف از مردم . || گروهی از مردم . || قوم گردآمده از هر جای . یقال : جاؤا بِلفهم (به فتح نیز آید)؛ ای اخلاطهم . و کُنّا لفاً؛ ای مجتمعین فی موضع. ج ، لفوف . آنچه از جای جای فراهم آرند، مانند گواهان دروغ که کسی جمع کند و یقال : جاؤوا من لِف ّ لِفهم