ممالکلغتنامه دهخداممالک . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مملکة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). کشورها : تا اغلب ممالک عالم در ضبط خویش آورد. (کلیله و دمنه ).- مسالک و ممالک ؛ راهها و کشورها. اصطلاحاً جغرافیا <span class="hl
ممالیکلغتنامه دهخداممالیک . [ م َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از فرمانروایان مصر (650 -922 هَ . ق . / 1252 - 1517 م .) بدین توضیح ک
ممالیکلغتنامه دهخداممالیک . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مملوک . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (دهار). ج ِ مملوک ، و آن غلام و کنیز و دیگر اشیا باشد. (از غیاث اللغات ). بندگان . غلامان و کنیزان . ملک کرده شده ها از غلام و کنیز: امیر آلتونتاش حاجب خاص را با سایر خواص
في الخارجدیکشنری عربی به فارسیپهن , گسترش يافته , وسيع , خارج , بيرون , خارج از کشور , بيگانه , ممالک بيگانه
یالودلغتنامه دهخدایالود. (اِ) بندر را گویند و آن جایی است بر کناردریا برای فرود آمدن کالاها و متاع و اجناس ممالک بیگانه آباد کنند. (فرهنگ ترکتازان هند از آنندراج ).
داخلهلغتنامه دهخداداخله . [ خ ِ ل َ ] (ع ص ، اِ) داخلة. مقابل خارجه . درون . باطن . اندرون . || تمام مملکتی . مقابل خارجه یعنی ممالک بیگانه .- وزارت داخله ؛ وزارت کشور. رجوع به کشور (وزارت کشور) شود.
لیکورگوسلغتنامه دهخدالیکورگوس . (اِخ ) قانونگذار اسپارت . وی پس از مرگ برادر خود پلی دکت پادشاه اسپارتا فرمانروای شهر گشت . زن برادر او هنگام مرگ شوی آبستن بود و به لیکورگوس پیغام داد که حاضر است طفل خویش را هلاک سازد و سلطنت اسپارتا را بدو سپارد مشروط بدانکه لیکورگوس با وی مزاوجت کند. لیکن لیکور
جشنلغتنامه دهخداجشن . [ ج َ ] (اِ) آقای ابراهیم پورداود در جلد یکم کتاب یسنا نوشته اند: لغت جشن نیز در فارسی از لغت یسن اوستائی به یادگار مانده است چون اصلاً تمام اعیاد دینی بوده مانند عید فروردگان و عید مهرگان و در این اوقات بخصوصه به ستایش و پرستش و مراسم دینی میپرداختند یا به عبارت دیگر ی
ممالکلغتنامه دهخداممالک . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مملکة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). کشورها : تا اغلب ممالک عالم در ضبط خویش آورد. (کلیله و دمنه ).- مسالک و ممالک ؛ راهها و کشورها. اصطلاحاً جغرافیا <span class="hl
ممالکلغتنامه دهخداممالک . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مملکة. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). کشورها : تا اغلب ممالک عالم در ضبط خویش آورد. (کلیله و دمنه ).- مسالک و ممالک ؛ راهها و کشورها. اصطلاحاً جغرافیا <span class="hl
منشی الممالکلغتنامه دهخدامنشی الممالک . [ م ُ شِل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) حاج میرزا رضاقلی نوایی ، پسر عبدالمجید از مردم نوا از رجال معروف دوره ٔ آغا محمدخان و فتحعلیشاه قاجار و درابتدا مهردار و منشی آغامحمدخان قاجار بود. در سال 1206 هَ . ق . از طرف آغامحمدخان برای ضبط ام
معیرالممالکلغتنامه دهخدامعیرالممالک . [ م ُ ع َی ْ ی ِ رُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) (... ثانی ) دوستعلیخان اول پسر حسینعلی بیک بسطامی معیرالممالک اول - از رجال مشهور دوره ٔ نادرشاه - بود. وی درسال 1237 هَ . ق . با سمت خزانه داری در اردوکشی فتحعلیشاه به طرف عراق همراه اردو
معیرالممالکلغتنامه دهخدامعیرالممالک . [ م ُ ع َی ْ ی ِ رُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) حسینعلی یا حسنعلی بیک بسطامی از وزرای نادرشاه بود و پس از کشته شدن نادرشاه در دربار عادل شاه تمام امور مهم با رأی او حل و فصل می شد. وی پدر دوستعلیخان اول معیرالممالک بود. (از تاریخ رجال ایران تألیف مهدی بامداد ص <span c
معیرالممالکلغتنامه دهخدامعیرالممالک . [ م ُ ع َی ْ ی ِ رُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) دوستعلی خان نظام الدوله (1236-1290 هَ . ق .). پسر حسینعلی خان معیرالممالک داماد فتحعلیشاه بود اما دوستعلی خان از دختر فتحعلیشاه نیست و از زن دیگر اوست . د