منافتةلغتنامه دهخدامنافتة. [ م ُ ف َ ت َ ] (ع مص ) جوشیدن . یقال : القدر تنافت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
منافثةلغتنامه دهخدامنافثة. [ م ُ ف َ ث َ ] (ع مص ) زیرگوشی گفتن با دیگری . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به منافثت شود.
منافطةلغتنامه دهخدامنافطة. [ م ُ ف َ طَ ] (ع مص ) کفک انداختن دیگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). محیطالمحیط این معنی را در ذیل باب تفاعل (تنافط) آورده و گوید در بعضی از نسخ باب مفاعله نیز دیده شد.
منافتتفرهنگ فارسی معین(مُ فَ یا فِ تَ) [ ع . منافتة ] 1 - (مص ل .) جوشیدن (دیگ ). 2 - غضبناک شدن ، خشم گرفتن . 3 - (اِمص .) جوشش . 4 - خشمناکی .