مناژلغتنامه دهخدامناژ. [ م ِ ] (اِخ ) ژیل . علامه ٔ فرانسوی (1613-1692 م .). اشتغال عمده ٔ او بیشتر در امر فقه اللغه بود و آثاری درباره ٔ زبان فرانسه منتشر کرد. اشعاری به زبانهای فرانسوی ، ایتالیائی ،لاتینی و یونانی از او باق
پول الکترونیکیelectronic money, electronic cash, cybermoney, cybercash, DigiCash, digital money, digital cashواژههای مصوب فرهنگستانپولی که ازطریق اینترنت ردوبدل میشود متـ . ای ـ پول e-money, e-cash
پول فرمانیfiat moneyواژههای مصوب فرهنگستانپولی که دولت بهعنوان وجه رایج قانونی وضع میکند ولی پشتوانۀ کالای بهادار را ندارد و بنابراین، ارزش حقیقی آن تابع رابطۀ عرضه و تقاضا است، نه موادی که از آن ساخته شده است
پول گستردهbroad moneyواژههای مصوب فرهنگستانمجموع انواع پول و شبهپول که شامل اسکناس و مسکوک و سپردههای دیداری و غیردیداری بانکی است