خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آریا
فرهنگ فارسی عمید
مهمترین شعبۀ نژاد سفید که در شمال فلات ایران زندگی میکردند و سههزار سال پیش به طرف جنوب رفته و در سرزمینهای ایران، یونان، آلمان و اروپای شمالی ساکن شدند.
-
آزالیا
فرهنگ فارسی عمید
نوعی درختچۀ سمی، دارای گلهای زنگی یا قیفی، خوشبو و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، یا ارغوانی که در نواحی کوهستانی میروید و بعضی از اقسام آن را در گلدان میکارند.
-
آسیا
فرهنگ فارسی عمید
۱. دستگاهی که بهوسیلۀ آن غلات را آرد کنند.۲. جایی که غلات را آرد میکنند۳. از لوازم برقی منزل که مواد غذایی را پودر یا نرم میکند.۴. (زیستشناسی) = دندان 〈 دندان آسیا〈 آسیای آبی: آسیابی مرکب از دو سنگ مسطح و گرد است که در روی هم قرار میگی...
-
آیا
فرهنگ فارسی عمید
کلمهای که در مقام استفهام و طلب دانستن به کار میرود.
-
آیریا
فرهنگ فارسی عمید
= آریا۱
-
ابرکاکیا
فرهنگ فارسی عمید
تار عنکبوت.
-
اتقیا
فرهنگ فارسی عمید
= تقی
-
اجل گیا
فرهنگ فارسی عمید
= بیش۲
-
احلب دیا
فرهنگ فارسی عمید
= فرفیون
-
احیا
فرهنگ فارسی عمید
= حی
-
اخیلیا
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی از تیرۀ آلاله، با برگهای پهن و بریده، و گلهای آبی، ارغوانی، و سفید که بلندیش به ده سانتیمتر میرسد.
-
اذکیا
فرهنگ فارسی عمید
= ذکی
-
ازکیا
فرهنگ فارسی عمید
= زکی
-
اسابیع
فرهنگ فارسی عمید
= اسبوع
-
اسخیا
فرهنگ فارسی عمید
= سخی