منسطحلغتنامه دهخدامنسطح . [ م ُ س َ طِ ] (ع ص ) ستان درازشونده و جنبش ناکننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه ستان دراز می شود و جنبش نمی کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انسطاح شود.
منستعلغتنامه دهخدامنستع.[ م ُ س َ ت ِ ] (ع ص ) مرد شتاب و کافی و رسای در کارها و چست و چالاک . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).