لاموانیونلغتنامه دهخدالاموانیون . [ ی ُ ] (اِخ ) گیوم دو. قاضی منورالفکر و رئیس دادگاههای پاریس . مولد پاریس (1617-1677 م .).
منورلغتنامه دهخدامنور. [ م ُ ن َوْوَ ] (ع ص ) روشن . (آنندراج ). روشن و تابدار و درخشان . روشن شده و روشن کرده شده . (ناظم الاطباء). باروشنی . بانور. فروغمند. (یادداشت مرحوم دهخدا) : به روز مبارک به بخت همایون به عزم موافق به رأی منور. فر