لغتنامه دهخدا
محاباة. [ م ُ ] (ع مص ) حباء. یاری دادن کسی را. (از منتهی الارب ). نصرت و مدد کردن . یاری کردن . اعانت . || صلح و نگهداشت . محابا. (آنندراج ). || عطاکردن بی پاداش و منت . || با کسی به عطا دادن نبرد نمودن . (منتهی الارب ). معارضه کردن در بخشش . (از آنندراج ). || تنگ گیری کردن