مهاندختفرهنگ نامها(تلفظ: mehān doxt) (مِهان + دخت = دختر) ، دخترِ بزرگان ؛ (به مجاز) بزرگزاده ؛ (در اعلام) مادر فیروزبن مهران دختر یزداد بن انوشیروان که همسر انوشیروان بود .
مهیندختفرهنگ نامها(تلفظ: me(a)hin doxt) (مِهین + دخت = دختر) ، دختر بزرگ و بلند قدر ؛ (مَهین + دخت = دختر) ، دختر ماهگونه ، (به مجاز) زیبارو .
انگشت میانیmiddle finger, digit medius, digit tertius manusواژههای مصوب فرهنگستانسومین انگشت که بلندترین انگشت دست است
فراکِشَند مِهین میانگینmean high-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فراکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند مِهین میانگینmean low-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند فروتر مِهین میانگینmean lower low-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندهای فروتر در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
یزدادفرهنگ نامها(تلفظ: yaz dād) خداداد ؛ (در اعلام) پسر خسرو انوشیروان و پدرِ مهان دخت که مادر فیروز ساسانی بوده است.
یزدادلغتنامه دهخدایزداد. [ ی َ ] (اِخ ) پسرخسرو انوشیروان و پدر مهان دخت که مادر فیروز پادشاه ساسانی بوده است . (از مجمل التواریخ والقصص ص 83).