موروالغتنامه دهخداموروا. [ م ُ ] (اِخ ) آندره موروا. نام مستعار امیل هرزگ نویسنده و زندگینامه نویس و مورخ نامدار فرانسوی (1885-1967 م .) است که اصلاً از یک خانواده ٔ کارخانه دار یهودی بود که در سال 1
موروئیهلغتنامه دهخداموروئیه . [ ئی ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شهر بابک شهرستان یزد واقع در 5 هزارگزی باختر شهر بابک با 318 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class="h
مورگوئیهلغتنامه دهخدامورگوئیه . [ گ َ ئی ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوغربخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 32 هزارگزی شمال باختری بافت با 275 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span
موروئیهلغتنامه دهخداموروئیه . [ ئی ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رابر بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 33 هزارگزی شمال باختری زرند با 152 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class="hl" d
باب موروئیهلغتنامه دهخداباب موروئیه . [ ب ِئی ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سرشک بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت در 40هزارگزی شمال باختری ساردوئیه و 12هزارگزی شمال راه مالرو بافت به ساردوئیه . سکنه ٔ آن <span class="hl" dir="ltr"