لغتنامه دهخدا
مؤجل . [ م ُ ءَ ج ج َ ] (ع ص ) فرصت داده شده و مهلت داده شده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). فرصت ومهلت داده شده . (غیاث ). زمان نهاده . زمان داده . بزمان .مهلت داده . بامهلت . مدت معین شده . مهلت دار. مقابل معجل : شاپور با سرور ایشان بهزاد هزار دینار مص