موسیقاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی موسیقایی، خوشآهنگ، آوازی، مترنم آهسته، تند، لارگو، آداجیو ◄ ضرب [موسیقی] دلانگیز، دلنشین
موسیقالغتنامه دهخداموسیقا. (معرب ، اِ) موسیقار : نظمی است مر نظام پذیری راگرخوانده ای در اول موسیقا. ناصرخسرو.و رجوع به موسیقار شود.
موسیقائیلغتنامه دهخداموسیقائی . (ص نسبی ) منسوب به موسیقی . موسیقیی . موسیقی . (ازیادداشت مؤلف ) : النبض حرکة موسیقائی . (ابوعلی سینا). (یادداشت مؤلف ). رجوع به موسیقی شود.
اثر موسیقاییcomposition 2واژههای مصوب فرهنگستانساختهای موسیقایی که تمام آن را یک آهنگساز تصنیف کند متـ . اثر 1
اثر موسیقاییcomposition 2واژههای مصوب فرهنگستانساختهای موسیقایی که تمام آن را یک آهنگساز تصنیف کند متـ . اثر 1
کمدی موسیقاییmusical comedyواژههای مصوب فرهنگستانفیلم کمدی یا اثری نمایشی و کمدی که با موسیقی همراه باشد
نظام موسیقاییmusical systemواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ عوامل فضاییـ صوتی و زمانیـ وزنی و انواع مختلف ترکیبات آنها که در هر فرهنگ، کلیت موسیقایی منسجم و خاصی ایجاد میکند
درونموسیقاییintramusicalواژههای مصوب فرهنگستاندر نشانهشناسی موسیقی، ویژگی عوامل موسیقایی که با بیان موسیقایی در ارتباطاند
درونموسیقاییintramusicalواژههای مصوب فرهنگستاندر نشانهشناسی موسیقی، ویژگی عوامل موسیقایی که با بیان موسیقایی در ارتباطاند
برونموسیقاییextramusicalواژههای مصوب فرهنگستاندر نشانهشناسی موسیقی، ویژگی پدیدهها و مفاهیم غیرموسیقایی که با بیان موسیقایی در ارتباطاند
پیراموسیقاییparamusicalواژههای مصوب فرهنگستاندر نشانهشناسی موسیقی، ویژگی پدیدههای مرتبط با موسیقی که بهطور مستقیم با مادۀ موسیقایی یا بیان موسیقایی ارتباط ندارند
اثر موسیقاییcomposition 2واژههای مصوب فرهنگستانساختهای موسیقایی که تمام آن را یک آهنگساز تصنیف کند متـ . اثر 1
کمدی موسیقاییmusical comedyواژههای مصوب فرهنگستانفیلم کمدی یا اثری نمایشی و کمدی که با موسیقی همراه باشد