موقعیت طبقاتیclass positionواژههای مصوب فرهنگستانمطابق با نظریۀ کلاسیک مارکیستی، موقعیتی که براساس تعلق طبقاتی، یعنی رابطۀ افراد با مالکیت بر ابزارهای تولید و آگاهی طبقاتی، تعیین میشود
موقعیتدیکشنری فارسی به انگلیسیacy _, berth, billet, circumstances, footing, locality, location, position, situation, standing, station, tion _
موقعیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام موقعیت جغرافیایی، موضع، موقع، محل، مقام، جایگاه، معرض، نشانی، آدرس، مکان، [ قرارگاه 187]، کجایی، جا، محل احتمالی، محل دقیق، نشانی دقیق نقطه، نقطۀ عطف، نقطۀ بحرانی، مرحله، فاز◄ تغییر محل مأموریت، جایگاه، پاسگاه، پادگان، ناحیۀانتظامی جا درکتاب، عطف، ارجاع، فصل، باذکر مأخذ و منبع، باسور
آگاهی طبقاتیclass consciousnessواژههای مصوب فرهنگستانمفهومی سوسیالیستی و پرولتاریایی مبتنی بر نظریۀ مارکسیستی که مطابق با آن کارگران با آگاهی از موقعیت طبقاتی خود با رویکرد انقلابی و ایجاد تغییراتی بنیادین در جامعه از «طبقه در خود» به «طبقه برای خود» گذار میکنند
موقعیتدیکشنری فارسی به انگلیسیacy _, berth, billet, circumstances, footing, locality, location, position, situation, standing, station, tion _
موقعیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام موقعیت جغرافیایی، موضع، موقع، محل، مقام، جایگاه، معرض، نشانی، آدرس، مکان، [ قرارگاه 187]، کجایی، جا، محل احتمالی، محل دقیق، نشانی دقیق نقطه، نقطۀ عطف، نقطۀ بحرانی، مرحله، فاز◄ تغییر محل مأموریت، جایگاه، پاسگاه، پادگان، ناحیۀانتظامی جا درکتاب، عطف، ارجاع، فصل، باذکر مأخذ و منبع، باسور
اُفت دقت موقعیتposition dilution of precision, PDOPواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری آماری برای بیان میزان کاهش دقت موقعیت سهبعدی در سامانة موقعیتیابی جهانی