مولندگیلغتنامه دهخدامولندگی . [ ل َ دَ / دِ ] (حامص ) صفت مولنده . (یادداشت مؤلف ). حالت و چگونگی مولنده . رجوع به مولنده و مولیدن شود.
مالندگیلغتنامه دهخدامالندگی . [ ل َ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی مالنده .مالش . و رجوع به مالنده شود. || دلاکی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مالیدن شود.
مولندهلغتنامه دهخدامولنده . [ ل َ دَ / دِ ] (نف ) درنگ کننده و به تأخیراندازنده . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به مولیدن شود.
مالندهلغتنامه دهخدامالنده . [ ل َ دَ / دِ ](نف ) آنکه بمالد. و رجوع به مالیدن شود. || دلاک . (ملخص اللغات حسن خطیب ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کیسه کش حمام . (یادداشت ایضاً) : چونکه مالنده بدو گستاخ شددر درستی آمد و درواخ شد.<b