مَأْتِيّاًفرهنگ واژگان قرآنآمدنی (کلمه ماتي اسم مفعول است ولي معناي فاعل دارد ، چون درست است که تو ، به آن وعده ميرسي ، ولي آن هم به تو ميرسد ، همچنانکه هر چيز که به آدمي برسد آدمي هم به آن ميرسد ، هم گفته ميشود پنجاه سال بر من آمد ، و هم من به پنجاه رسيدم )
گماتالغتنامه دهخداگماتا. [ گ ُ ] (اِخ ) غاصب تاج و تخت خاندان هخامنشی چه گماتا خود را وارث تاج و تخت دانست و خود را به دروغ بردیا نامید.رجوع به مزدیسنا تألیف محمد معین ص 75 و 76 شود.
جوز ماتالغتنامه دهخداجوز ماتا.[ ج َ / جُو زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جوز ماثل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به جوز ماثل شود.
ژسنهلغتنامه دهخداژسنه . [ ژِ ن ِ ] (اِخ ) ماتیا. نام زبان شناس آلمانی . مولد روت بسال 1691 و وفات بسال 1761 م .
کالابرسلغتنامه دهخداکالابرس . [ رِ ] (اِخ ) بقولی دیگر ماتیا پرتی پیکرنگار فرسکی ایتالیائی که در تاورنا از ناحیه ٔکالابر بدنیا آمد. هنرمندپرکاری بود ولی آثارش چندان مورد توجه نبوده است .
مأتیلغتنامه دهخدامأتی . [ م َءْ تی ی ] (ع ص ) آینده ، اسم مفعول است به معنی اسم فاعل . قال اﷲ تعالی : انه کان وعده مأتیّاً (قرآن 61/19)؛ ای آتیاً. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وعد مأتی ؛ ای آت ، مانند حجاب مستور، ای سات