مَعْرُوفٍفرهنگ واژگان قرآنسازگار با عرف جامعه ي انساني - معروف(معروف به معناي هر عملي است که افکار عمومي آن را عملي شناخته شده بداند ، و با آن مانوس باشد ، و با ذائقهاي که اهل هر اجتماعي از نوع زندگي اجتماعي خود به دست مي آورد سازگار باشد ، و به ذوق نزند )
محروفلغتنامه دهخدامحروف . [ م َ ] (ع ص ) سرنگون . || مبدل شده . || محروم و بی نصیب از چیزی از مال خود. (ناظم الاطباء).
معروفلغتنامه دهخدامعروف . [ م َ ] (ع ص ) مشهور و شناخته . خلاف منکر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شناخته شده و شهرت یافته و نامور. (ناظم الاطباء). مشهور. (اقرب الموارد). نامی . نامدار. نامبردار. بلندآوازه . روشناس . سرشناس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : <b