مُفْلِحُونَفرهنگ واژگان قرآنرستگار - رها شده - نجات یافته( کلمه فلاح به معناي نجات از هر نوع بدبختي و شقاء است )
مفلحانلغتنامه دهخدامفلحان . [ م ُ ل ِ ] (اِ) مأخوذ از تازی ، رستگاران . (ناظم الاطباء). به معنی رستگاران است چه مفلح در عربی به معنی رستگار باشد و الف و نون جمع فارسی است . (برهان ). || دهاتی و دهقان و کشاورز. (ناظم الاطباء).
مفلحانلغتنامه دهخدامفلحان . [ م ُ ل ِ ] (اِخ ) رودخانه ای است در سرحد ولایت غزال . (برهان ) (آنندراج ) : باد صبا بر آب کر نقش قدافلح آوردتا تو فلاح و فتح را بر شط مفلحان بری .خاقانی .
مُفْلِحِينَفرهنگ واژگان قرآنرستگاران - رها شدگان - نجات یافتگان( کلمه فلاح به معناي نجات از هر نوع بدبختي و شقاء است )