مذابسنجmelt indexerواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای سنجش شاخص مذاب شامل دو استوانۀ قائم و هممرکز که درون استوانۀ داخلی یک پیستون حرکت میکنند و در آن استوانۀ دوم، که پوستۀ استوانۀ اول است، تنظیمکنندۀ گرماست
مال سنجلغتنامه دهخدامال سنج . [ س َ ] (نف مرکب ) آنکه تفتیش از گنج می کند. (ناظم الاطباء). سنجنده و اندازه گیرنده ٔ کالا و متاع : به هشیاری طالع مال سنج بجز ماریه کس نشد مار گنج . نظامی .و رجوع به سنج شود.
سنجلغتنامه دهخداسنج .[ س ِ ] (اِخ ) نام دو قریه است در مروشاهجان و یکی از آن دو را سنج عباد خوانند. (معجم البلدان ). قریه ای است به مرو و از آنجاست حسین بن شعیب بن محمد سنجی .