خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکتسب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مکتسب
/moktasab/
معنی
کسبشده؛ بهدستآوردهشده؛ بهدستآمده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اکتسابی، بهدستآمده، کسبشده ≠ فطری، جبلی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکتسب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moktasab کسبشده؛ بهدستآوردهشده؛ بهدستآمده.
-
مکتسب
واژگان مترادف و متضاد
اکتسابی، بهدستآمده، کسبشده ≠ فطری، جبلی
-
مکتسب
لغتنامه دهخدا
مکتسب . [ م ُ ت َ س َ ] (ع ص ) به سعی و طلب حاصل کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). ورزیده شده و کسب شده و به سعی و کوشش حاصل شده . (ناظم الاطباء). مُقتَرَف . به دست کرده . حاصل کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مقابل موروث : هم در این مجلس فرمود به نا...
-
مکتسب
لغتنامه دهخدا
مکتسب . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) به سعی خود حاصل کننده چیزی را. (غیاث ) (آنندراج ). ورزنده و آن که به سعی و کوشش خود چیزی را حاصل می کند. (ناظم الاطباء).
-
مکتسب
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ س ) [ ع . ] (اِ مف .) کسب شده ، به دست آمده .
-
جستوجو در متن
-
acquired rights
حقوق
حقوق مکتسب
-
حاصله
واژگان مترادف و متضاد
بهدستآمده، حاصلشده، کسبشده، مکتسب
-
محصل
واژگان مترادف و متضاد
۱. خلاصه، مجمل، ماحصل ۲. بهدستآمده، مکتسب، حاصل شده
-
مقتنی
لغتنامه دهخدا
مقتنی . [ م ُ ت َ نا ] (ع ص ) متصرف و مالک شده . (ناظم الاطباء). به دست آمده . فراهم آمده . مُکتَسَب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مقترف
لغتنامه دهخدا
مقترف . [ م ُ ت َ رَ ] (ع ص ) بعیر مقترف ؛ شتر نوخریده . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || کسب شده . مکتسب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به اقتراف شود.
-
مکتسبی
لغتنامه دهخدا
مکتسبی . [ م ُ ت َ س َ ] (ص نسبی ) حاصل کرده شده چه مُکتَسَب مصدر میمی نیز است به معنی اکتساب و چون یاء نسبت به مصدر ملحق شود گاهی معنی مفعول حاصل می آید. (غیاث ). هر چیز حاصل کرده شده و کسب شده . (ناظم الاطباء).
-
مُّقْتَدِرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
قادر و توانا با قدرت عظیم (کلمه مقتدر نيز معنیش نزدیک به کلمه قدير است و به همين معنا است چيزي که هست در غير خداي تعالي هم استعمال ميشود ، و در غير خدا معنايش متکلف و مکتسب قدرت است ، يعني کسي که براي به دست آوردن قدرت خود را به زحمت مياندازد ، و خود...
-
دولت خورده
لغتنامه دهخدا
دولت خورده . [ دَ / دُو ل َ خوَرْ / خُر دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آنکه مال بسیار موروث یا مکتسب خود را تمام صرف کرده و اینک فقیر و مسکین است . (یادداشت مؤلف ) : با شیخان و نومالان ... و دولت خوردگان ... صحبت مدارید. (عبید زاکانی ).
-
موروث
لغتنامه دهخدا
موروث . [ م َ ] (ع ص ) هر چیز که به ارث رسیده باشد. مال موروث ،مال به ارث رسیده . (ناظم الاطباء). هرچیز که میراث گرفته شده . (آنندراج ). موروثه . آنچه از ملک و مال به ارث به کسی رسیده باشد. مقابل مکتسب . ملک و مال ارثی . (یادداشت مؤلف ) : اگر سلطان ...