مکدنةلغتنامه دهخدامکدنة. [ م ُ دَ ن َ ] (ع ص ) ناقة مکدنة؛ شتر ماده ٔ با کوهان و پیه و گوشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مکیدنیلغتنامه دهخدامکیدنی . [ م َ دَ ] (ص لیاقت ) آنچه قابل مکیدن باشد. چیزی که مکیدن را سزد. شایسته ٔ مکیدن : قرص مکیدنی .
مکیدنیlozenge, troche, morsulus, rotula, trochiscusواژههای مصوب فرهنگستانیکی از شکلهای دارویی جامد که معمولاً شیرین است و بهتدریج در دهان حل میشود