میانآکنهmesenchyma/ mesenchymeواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای از بافت همبند رویانی در میانپوست که در فرایند تکوین خود به بافتهای همبند و رگها تبدیل میشود
میانآکنهتودmesenchymomaواژههای مصوب فرهنگستانتودینهای ناهمگن در میانآکنه که از دو یا چند نوع یاخته تشکیل میشود
فراکِشَند مِهین میانگینmean high-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فراکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند مِهین میانگینmean low-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
حقنةلغتنامه دهخداحقنة. [ ح َ ن َ ] (ع اِ) نوعی از درد شکم . ج ، اَحقان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
میانآکنهتودmesenchymomaواژههای مصوب فرهنگستانتودینهای ناهمگن در میانآکنه که از دو یا چند نوع یاخته تشکیل میشود
درونرگتندهتودhemangioendothelioblastomaواژههای مصوب فرهنگستاندرونرگتود دارای یاختههای میانآکنهای رویانی
تارتود تندهمیناییameloblastic fibromaواژههای مصوب فرهنگستانتودینهای دندانزاد (odontogenic) ناشی از تکثیر همزمان بافت پوششی و میانآکنهای بدون تشکیل مینا
میانآکنهتودmesenchymomaواژههای مصوب فرهنگستانتودینهای ناهمگن در میانآکنه که از دو یا چند نوع یاخته تشکیل میشود